گذشتهی ساده:
sprinkledشکل سوم:
sprinkledسومشخص مفرد:
sprinkles(singular) کم، مقدار کم، شمار اندک، میزان اندک
Add a teaspoon of salt, and a sprinkling of milled pepper.
یک قاشق چای خوری نمک و اندکی فلفل خرد شده به آن اضافه کنید.
I've put a sprinkling of brown sugar and a dash of milk on it.
من مقدار کمی شکر قهوه ای و یک قطره شیر روی آن ریخته ام.
(singular) آبفشانی، آبپاشی، افشانش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There was a sprinkling of freckles on her cheeks.
روی گونه هایش کک و مک می پاشید.
گذشتهی ساده sprinkling در زبان انگلیسی sprinkled است.
شکل سوم sprinkling در زبان انگلیسی sprinkled است.
سومشخص مفرد sprinkling در زبان انگلیسی sprinkles است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sprinkling» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sprinkling