با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sprint

sprɪnt sprɪnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sprinted
  • شکل سوم:

    sprinted
  • سوم شخص مفرد:

    sprints
  • وجه وصفی حال:

    sprinting
  • شکل جمع:

    sprints

معنی

noun verb - intransitive
دوسرعت، با حداکثر سرعت دویدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sprint

  1. verb run very fast
    Synonyms: dart, dash, go at top speed, hotfoot, race, rush, scamper, scoot, scurry, shoot, tear, whiz
    Antonyms: walk

ارجاع به لغت sprint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sprint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sprint

لغات نزدیک sprint

پیشنهاد بهبود معانی