فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Sprit

sprɪt sprɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sprits

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
میله‌ی بادبان، چوب بادبان (میله‌ی زاویه‌داری که به دکل وصل می‌شود و بالاترین بخش بادبان را نگه می‌دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- A loose sprit can affect the stability of the sail.
- اگر میله‌ی بادبان شل باشد، می‌تواند بر پایداری بادبان تأثیر بگذارد.
- He adjusted the sprit to catch more wind.
- او چوب بادبان را تنظیم کرد تا باد بیشتری بگیرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sprit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sprit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sprit

لغات نزدیک sprit

پیشنهاد بهبود معانی