فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sprit

sprɪt sprɪt

شکل جمع:

sprits

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

میله‌ی بادبان، چوب بادبان (میله‌ی زاویه‌داری که به دکل وصل می‌شود و بالاترین بخش بادبان را نگه می‌دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

A loose sprit can affect the stability of the sail.

اگر میله‌ی بادبان شل باشد، می‌تواند بر پایداری بادبان تأثیر بگذارد.

He adjusted the sprit to catch more wind.

او چوب بادبان را تنظیم کرد تا باد بیشتری بگیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sprit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sprit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sprit

لغات نزدیک sprit

پیشنهاد بهبود معانی