شکل جمع:
sprinklersآبپاش، اسپرینکلر (برای خاموش کردن آتش)
The firefighters activated the sprinkler system to contain the fire in the warehouse.
آتشنشانان برای مهار آتش در انبار، سیستم آبپاش را فعال کردند.
The sprinkler extinguished the flames in a matter of seconds.
اسپرینکلر شعلههای آتش را در عرض چند ثانیه خاموش کرد.
آبپاش (دستگاهی با تعداد زیادی سوراخ کوچک که برای آبیاری گیاهان و چمن و غیره در انتهای شلنگ قرار میگیرد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sprinkler watered the garden efficiently and evenly.
آبپاش باغ را بهطور مؤثر و یکنواخت آبیاری کرد.
We installed a new automatic sprinkler system for our lawn.
سیستم آبپاش خودکار جدیدی برای چمن خود نصب کردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sprinkler» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sprinkler