با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sprinkler

ˈsprɪŋklər ˈsprɪŋklə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sprinklers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
آب‌پاش، اسپرینکلر (برای خاموش کردن آتش)
- The firefighters activated the sprinkler system to contain the fire in the warehouse.
- آتش‌نشانان برای مهار آتش در انبار، سیستم آب‌پاش را فعال کردند.
- The sprinkler extinguished the flames in a matter of seconds.
- اسپرینکلر شعله‌های آتش را در عرض چند ثانیه خاموش کرد.
noun countable
آب‌پاش (دستگاهی با تعداد زیادی سوراخ کوچک که برای آبیاری گیاهان و چمن و غیره در انتهای شلنگ قرار می‌گیرد)
- The sprinkler watered the garden efficiently and evenly.
- آب‌پاش باغ را به‌طور مؤثر و یکنواخت آبیاری کرد.
- We installed a new automatic sprinkler system for our lawn.
- سیستم آب‌پاش خودکار جدیدی برای چمن خود نصب کردیم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sprinkler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sprinkler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sprinkler

لغات نزدیک sprinkler

پیشنهاد بهبود معانی