صفت تفضیلی:
fewerصفت عالی:
fewest(a few) چند، معدود، شمار
He has a few friends.
او چند تایی دوست دارد.
A few of the soldiers were wounded.
چند تا از سربازان زخمی شدند.
Not a few of the students have cars.
شمار دانشآموزانی که اتومبیل دارند، کم نیست.
She sold a few of the books.
او شماری از کتابها را فروخت.
تعدادی، اندکی، کمی، معدودی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Few seats were (left) empty.
صندلیهای معدودی خالی مانده بود.
He has few friends.
او دوستان کمی دارد.
اقلیت، تعداد کم، تعدادی، شماری، تعداد قلیل، تعداد انگشتشمار، تعداد معدود
Few are the people who know the value of friendship.
معدودند کسانی که قدر دوستی را میدانند.
Teachers like him are few.
معلمانی مثل او انگشتشمارند.
In that town, good restaurants are few and far in between.
در آن شهر رستوران خوب کم یافت میشود.
one of her few poems
یکی از اشعار انگشتشمار او
No fewer than five children died.
کمتر از پنج کودک جان باختند.
Few people came.
مردم معدودی آمدند.
the educated few as opposed to the uneducated many
اقلیت تحصیلکرده در برابر اکثریت بیسوادان
Power was concentrated in the hands of the few.
قدرت در دست معدودی (از مردم) متمرکز شده بود.
نه کمتر از، کم نه، کم نبودند کسانی که
نه کم، بسیار، خیلی
چند روز پیش
اشخاص نخبه، معدودی اشخاص برگزیده
نادر، کمیاب، کم، قلیل
خیلی، بسیار، شمارقابلملاحظهای
many are called, but few are chosen
افراد زیادی فراخوانده میشوند، ولی معدودی از آنها برگزیده میشوند.
(عامیانه) خیلی، بسیار، (نسبتاً) زیاد
پرحرف (یا کمحرف)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «few» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/few