فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Alright
ɑːlˈraɪt
ˌɔːlˈraɪt
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
adverb
بسیارخوب، صحیح، خوب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Alright, let's get this party started!
بسیارخوب، بیایید این مهمانی را شروع کنیم!
The situation seems alright, nothing too concerning.
اوضاع خوب به نظر می‌رسد، چیز بیش از حد نگران‌کننده‌ای نیست.
مترادف و متضاد alright
-
adverb in a satisfactory or adequate manner; ; ; (`alright' is a nonstandard variant of `all right')Synonyms:ok okay fine all right very-well
-
adverb without doubt (used to reinforce an assertion)Synonyms:all right
ارجاع به لغت alright
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «alright» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alright