(در مورد اشخاص) منزوی، گوشهگیر، سرد، کنارهگیر، نجوش، درونگرا، بیاعتنا، محتاط
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
snow-capped mountains loomed aloof.
کوههای پوشیده از برف از دور به چشم میخورد.
suddenly she became aloof.
ناگهان سرد و بیاعتنا شد.
مجزا، به کنار، دور (ولی قابل رؤیت)، سوا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the emperor kept aloof from political parties.
امپراطور از احزاب سیاسی کنارهگیری میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aloof» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aloof