فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Uppity

ˈʌpɪti ˈʌpɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( uppish =) مغرور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uppity

  1. adjective arrogant
    Synonyms:
    conceited egotistic vain pompous smug cocky haughty self-important superior bossy overbearing presumptuous pretentious snobbish stuck up cheeky snooty audacious cavalier bragging know-it-all snotty high and mighty puffed up high falutin

ارجاع به لغت uppity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uppity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uppity

لغات نزدیک uppity

پیشنهاد بهبود معانی