فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cavalier

ˌkævlˈɪr ˌkævəˈlɪə

معنی‌ها

noun adjective

اسب‌سوار مسلح، شوالیه، سلحشور، بزن‌بهادر، چابک‌سوار

رادمرد، آقای مبادی آداب (به‌ویژه کسی که خانم‌ها را مشایعت کند)، جوانمرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cavalier

  1. adjective arrogant
    Synonyms:
    proud haughty arrogant supercilious insolent overbearing disdainful lofty condescending scornful superior lordly high-and-mighty snooty offhand curt snotty
    Antonyms:
    humble shy reticent

ارجاع به لغت cavalier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cavalier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cavalier

لغات نزدیک cavalier

پیشنهاد بهبود معانی