Supercilious
ˌsuːpərˈsɪliəs
ˌsuːpəˈsɪliəs
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله
adjective
مغرور، خود فروش، از روی خودخواهی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- لبخند تکبرآمیز
مترادف و متضاد supercilious
-
adjective arrogant, stuck-upSynonyms:bossy cavalier cocky condescending contemptuous disdainful egotistic haughty high-and-mighty imperious insolent lofty nervy overbearing patronizing proud putting on airs scornful snobby superior uppity vaingloriousAntonyms:humble modest
ارجاع به لغت supercilious
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «supercilious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/supercilious
لغات نزدیک supercilious
- - supercharger
- - superciliary
- - supercilious
- - supercity
- - superclass