امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Scornful

    ˈskɔːrnfl ˈskɔːnfl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    اهانت آمیز، خوار شمارنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - his scornful look
    - نگاه تحقیرآمیز او
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد scornful

    1. adjective characterized by scorn
      Synonyms:
      offensive insulting rude sarcastic mocking arrogant contemptuous disparaging derisive haughty insolent belittling sneering malicious abusive disdainful ironical supercilious defiant jeering despicable contumelious opprobrious scurrilous sardonic
      Antonyms:
      respectful polite flattering
    1. adjective given to scorning
      Synonyms:
      arrogant haughty contemptuous disdainful sneering cynical insolent supercilious overbearing snooty hypercritical with the nose in the air toplofty
      Antonyms:
      respectful admiring gracious

    ارجاع به لغت scornful

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scornful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scornful

    لغات نزدیک scornful

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی