فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cynical

ˈsɪnɪkl ˈsɪnɪkl

صفت تفضیلی:

more cynical

صفت عالی:

most cynical

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2

بدگمان نسبت به درستی و نیکوکاری بشر، غرغرو، عیب‌جو، کلبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He is cynical about finding his watch.

او امیدی به یافتن ساعت خود ندارد.

He was cynical about marriage.

او نسبت به ازدواج بدبین بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Don't be so cynical!

اینقدر غرغرو مباش!

Bankruptcy made him cynical about everything and everyone.

ورشکستگی، او را نسبت به همه‌چیز و همه‌کس دژمان کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cynical

  1. adjective nonbelieving; doubtful
    Synonyms:
    skeptical doubtful unbelieving suspicious pessimistic sarcastic scornful mocking derisive ironic sneering scoffing contemptuous sardonic wry misanthropic misanthropical
    Antonyms:
    believing trusting hopeful optimistic undoubting

ارجاع به لغت cynical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cynical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cynical

لغات نزدیک cynical

پیشنهاد بهبود معانی