صفت تفضیلی:
more ironicصفت عالی:
most ironicطعنهآمیز، طعنهزن، طعنهای، کنایهدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an ironic remark
اظهارنظر طعنهآمیز
It was ironic that the gold arrived as they were carrying Ferdowsi's body to the cemetery.
کنایهآمیز بود که طلاها موقعی رسید که داشتند جسد فردوسی را به گورستان میبردند.
an ironic man
مردی که عادت به طعنه زدن دارد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ironic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ironic