با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Uncomplimentary

ˌʌnkɒmplɪˈmenteri ˌʌnkɒmplɪˈmentri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
غیرکامل، بی‌تعارف، ناخوشایند، برخورنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uncomplimentary

  1. adjective Tending or intending to belittle
    Synonyms: derogatory, disparaging, unflattering, deprecative, deprecatory, depreciative, antagonistic, depreciatory, derogative, blunt, detractive, low, dyslogistic, pejorative, frank, slighting, ungracious
    Antonyms: flattering, complimentary

ارجاع به لغت uncomplimentary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncomplimentary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/uncomplimentary

لغات نزدیک uncomplimentary

پیشنهاد بهبود معانی