با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Slighting

American: sˈlaɪtɪŋ British: ˈslaɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    slighted
  • شکل سوم:

    slighted
  • سوم‌شخص مفرد:

    slights

معنی و نمونه‌جمله

adjective
توهین آمیز، حاکی از کم محلی، خوار کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a slighting remark
- اظهار توهین‌آمیز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slighting

  1. adjective Tending or intending to belittle
    Synonyms: deprecative, deprecatory, depreciative, depreciatory, derogative, derogatory, belittling, detractive, disparaging, deprecating, low, pejorative, uncomplimentary
  2. adjective Expressing slander
    Synonyms: abusive, derisive, maligning
  3. verb Offend, insult
    Synonyms: neglecting, ignoring, disregarding
    Antonyms: respecting, flattering, complimenting, praising
  4. verb To refuse to pay attention to (a person); treat with contempt
    Synonyms: neglecting, overlooking, ignoring, thinning, slimming, snubbing, lighting, disregarding, disdaining, disparaging
  5. verb To think, represent, or speak of as small or unimportant
    Synonyms: minimizing, downgrading, disparaging, discounting, detracting, derogating, depreciating, deprecating, denigrating, decrying, belittling

ارجاع به لغت slighting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slighting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slighting

لغات نزدیک slighting

پیشنهاد بهبود معانی