Derisive

    dɪˈraɪsɪv dɪˈraɪsɪv
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    استهزا‌آمیز، مسخره‌آمیز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - his derisive comments
    - اظهارات تمسخرآمیز او
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد derisive

    1. adjective ridiculing
      Synonyms:
      rude insulting sarcastic mocking taunting disdainful scornful fresh smart cheeky contemptuous sassy flippant smart-alecky nervy out-of-line scoffing jeering cocky crusty gally
      Antonyms:
      respectful flattering praising complimentary

    ارجاع به لغت derisive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «derisive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/derisive

    لغات نزدیک derisive

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه