با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Uncommunicative

ˌʌnkəˈmjuːnɪkətɪv ˌʌnkəˈmjuːnɪkətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

بی‌علاقه به مکالمه و تبادل فکر و خبر، خاموش، کم‌حرف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uncommunicative

  1. adjective shy, silent
    Synonyms: aloof, buttoned up, clammed up, close, close-mouthed, curt, distant, dried up, evasive, guarded, hush-hush, offish, on the QT, quiet, reserved, reticent, retiring, secretive, short, standoffish, taciturn, tight-lipped, unapproachable, unresponsive, unsociable
    Antonyms: communicative, confident, extroverted, responsive

ارجاع به لغت uncommunicative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncommunicative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/uncommunicative

لغات نزدیک uncommunicative

پیشنهاد بهبود معانی