آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Unapproachable

ˌʌnəˈproʊtʃəbl ˌʌnəˈprəʊtʃəbl

معنی unapproachable | جمله با unapproachable

adjective

(شخص) غیرقابل دسترس، خشک، رسمی، غیرصمیمی، سرد، عبوس، بدبرخورد، نجوش، گوشت‌تلخ

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

His serious expression makes him seem unapproachable.

چهره‌ی جدی او باعث می‌شود که گوشت‌تلخ به نظر برسد.

I tried to talk to him, but he was so unapproachable that I gave up.

سعی کردم با او صحبت کنم، اما به‌قدری غیرصمیمی بود که تسلیم شدم.

adjective

(ازنظر فیزیکی) غیرقابل دسترس، دور از دسترس، دست‌نیافتنی، خارج از دسترس، غیرقابل دستیابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The road was unapproachable after the landslide.

بعد از رانش زمین، جاده از دسترس خارج شد.

The area is unapproachable during the winter because of heavy snowfall.

به‌دلیل بارش سنگین برف، این منطقه در زمستان غیرقابل دسترسی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unapproachable

  1. adjective difficult to get to
    Antonyms:

ارجاع به لغت unapproachable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unapproachable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unapproachable

لغات نزدیک unapproachable

پیشنهاد بهبود معانی