با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Acrid

ˈækrɪd ˈækrɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (سخن، بو) تند و زننده، تلخ، گس، سوزاننده
    • - The room was full of acrid smoke.
    • - اتاق پر از دود تند و زننده بود.
    • - an acrid criticism of capitalism
    • - انتقاد تند از نظام سرمایه‌داری
  • adjective
    گس، تلخ، تند و تیز، سوزش‌آور
    • - an acrid criticism of capitalism.
    • - انتقاد تلخ از نظام سرمایه‌داری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد acrid

  1. adjective bitter, sour to taste
    Synonyms: acid, amaroidal, astringent, biting, burning, caustic, harsh, irritating, pungent, sharp, stinging
    Antonyms: delicious, savory, sweet
  2. adjective nasty in behavior or words
    Synonyms: acrimonious, austere, biting, bitter, caustic, cutting, harsh, mordant, sarcastic, sharp, trenchant, vitriolic
    Antonyms: complimentary, kind, nice

ارجاع به لغت acrid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acrid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acrid

لغات نزدیک acrid

پیشنهاد بهبود معانی