امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vitriolic

ˌvɪtriˈɑːlɪk ˌvɪtriˈɒlɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
( vitriol ) نمک جوهر گوگرد، زاج، توتیا، سخن تند،جوهر گوگرد (اسیدسولفوریک) زدن به، تند و سوزنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- His criticism was very vitriolic.
- انتقاد او بسیار تند بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vitriolic

  1. adjective So sharp as to cause mental pain
    Synonyms: caustic, acerbic, bitter, sharp, biting, acid, acrid, burning, scathing, corrosive, mordant, acidic, astringent, antagonistic, cutting, mordacious, acerb, pungent, slashing, stinging, trenchant, sardonic, truculent, blistering, erosive, sulfurous, sulphurous, virulent

ارجاع به لغت vitriolic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vitriolic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vitriolic

لغات نزدیک vitriolic

پیشنهاد بهبود معانی