۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Vitriolic

ˌvɪtriˈɑːlɪk ˌvɪtriˈɒlɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
( vitriol ) نمک جوهر گوگرد، زاج، توتیا، سخن تند،جوهر گوگرد (اسیدسولفوریک) زدن به، تند و سوزنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- His criticism was very vitriolic.
- انتقاد او بسیار تند بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vitriolic

  1. adjective so sharp as to cause mental pain
    Synonyms:
    sharp bitter caustic biting cutting stinging acid acrid acerbic scathing burning trenchant corrosive antagonistic virulent sardonic astringent pungent acidic blistering mordant truculent acerb slashing erosive sulfurous sulphurous mordacious

ارجاع به لغت vitriolic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vitriolic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vitriolic

لغات نزدیک vitriolic

پیشنهاد بهبود معانی