با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Erosive

ɪˈroʊsɪv ɪˈrəʊsɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more erosive
  • صفت عالی:

    most erosive

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    فرسایشی، فرسایشگر، سایش‌دهنده، فرساینده
    • - The erosive force of the river gradually wore away the rocks.
    • - نیروی فرسایشی رودخانه به تدریج صخره‌ها را سایید.
    • - the erosive waves
    • - موج‌های فرساینده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد erosive

  1. adjective Of a substance, especially a strong acid; capable of destroying or eating away by chemical action
    Synonyms: caustic, corrosive, vitriolic, mordant

ارجاع به لغت erosive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «erosive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/erosive

لغات نزدیک erosive

پیشنهاد بهبود معانی