فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Erosive

ɪˈroʊsɪv ɪˈrəʊsɪv

صفت تفضیلی:

more erosive

صفت عالی:

most erosive

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

فرسایشی، فرسایشگر، سایش‌دهنده، فرساینده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The erosive force of the river gradually wore away the rocks.

نیروی فرسایشی رودخانه به تدریج صخره‌ها را سایید.

the erosive waves

موج‌های فرساینده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد erosive

  1. adjective of a substance, especially a strong acid; capable of destroying or eating away by chemical action
    Synonyms:
    caustic corrosive mordant vitriolic

ارجاع به لغت erosive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «erosive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/erosive

لغات نزدیک erosive

پیشنهاد بهبود معانی