گذشتهی ساده:
slashedشکل سوم:
slashedسومشخص مفرد:
slashesبیامان، شدید، با روح، سرحال، تخفیف زیاد، عظیم، چاک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a slashing success
کامیابی شگرف
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «slashing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slashing