Shortening

ˈʃɔːrtnɪŋ ˈʃɔːtnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    shortened
  • شکل سوم:

    shortened
  • سوم‌شخص مفرد:

    shortens
  • شکل جمع:

    shortenings

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی چرب‌مایه، روغن تردکننده‌ی شیرینی، روغن قنادی، شورتنینگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I ran out of shortening, so I had to make a quick trip to the store before I could start baking.
- چرب‌مایه تمام شده بود، بنابراین قبل از اینکه بتوانم پخت را شروع کنم، مجبور شدم سریع به فروشگاه بروم.
- I prefer using vegetable shortening in my recipes.
- ترجیح می‌دهم از شورتنینگ گیاهی در دستورهای پخت استفاده کنم.
noun uncountable
کوتاه‌سازی، عمل کوتاه شدن
- The shortening of the school day was met with mixed reactions from students and parents.
- کوتاه‌سازی روز مدرسه (در برابر روز تعطیل) با واکنش‌های متفاوت دانش‌آموزان و والدین مواجه شد.
- The shortening of the skirt made it more appropriate for the occasion.
- کوتاه شدن دامن آن را برای این مناسبت مناسب‌تر می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shortening

  1. verb Reduce in scope while retaining essential elements
    Synonyms: reducing, cutting, curtailing, decreasing, condensing, abridging, shrinking, abbreviating, contracting, truncating, castrating, trimming, slashing, restricting, restraining, nipping, lopping, limiting, lessening, epitomizing, compressing, docking, expurgating, diminishing, depriving, confining, clipping, circumscribing, chopping, bobbing, bowdlerizing
    Antonyms: lengthening, amplifying, enlarging, elongating, increasing, growing
  2. noun
    Synonyms: abbreviation, abridgment, contraction, curtailment, lard, oleo, reduction, retrenchment, suet

ارجاع به لغت shortening

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shortening» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shortening

لغات نزدیک shortening

پیشنهاد بهبود معانی