گذشتهی ساده:
clippedشکل سوم:
clippedسومشخص مفرد:
clipsشکل جمع:
clippingsچیدن، تکه چیده شده، عمل کوتاه کردن (مثل مو)، اختصار(مخصوصاً از آخر)، (در جمع) اخبار قیچیشده از روزنامه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
hair clippings
موهای بریده، بریدههای مو
nail clippings
ناخن بریده، تراشههای ناخن
He had pasted newspaper clippings on his office door.
روی در اتاقش بریدههای جراید را چسبانده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clipping» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clipping