آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ آبان ۱۴۰۴

    Clique

    kliːk kliːk

    معنی clique | جمله با clique

    noun

    دسته، گروه، محفل

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Ahmad and his clique of poetasters did not pay attention to anyone else.

    احمد و دار و دسته‌ی نوچه شاعران او به هیچ‌کس دیگر محل نگذاشتند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد clique

    1. noun group of friends
      Synonyms:
      group club circle crowd gang bunch set crew organization society pack ring mob faction clan posse coterie in-group outfit lobby crush insiders cabal camarilla mafia

    سوال‌های رایج clique

    معنی clique به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «clique» در زبان فارسی به «گروه محدود»، «حلقه‌ی دوستان کوچک»، «محفل بسته» یا «جمعیت کوچک و انحصاری» ترجمه می‌شود.

    این واژه برای توصیف گروهی از افراد به کار می‌رود که ارتباط نزدیکی با هم دارند و معمولاً ورود افراد جدید به این گروه دشوار است یا آن گروه به صورت انحصاری عمل می‌کند. «Clique» بار معنایی اغلب منفی دارد و می‌تواند نشان‌دهنده‌ی تبعیض، بسته بودن یا عدم تمایل به همکاری با دیگران باشد.

    از نظر ریشه‌شناسی، «clique» واژه‌ای فرانسوی است که به معنای «صدای تقه» یا «صدای شکستن» بوده و بعدها در زبان انگلیسی به معنای گروه بسته یا محفل اختصاصی درآمده است. این مفهوم در جوامع انسانی بسیار رایج است، به ویژه در محیط‌های مدرسه، محل کار یا اجتماع‌هایی که افراد بر اساس علایق، موقعیت اجتماعی یا هدف‌های مشترک دور هم جمع می‌شوند.

    از نظر فرهنگی و اجتماعی، «clique» می‌تواند اثرات مختلفی بر افراد و محیط داشته باشد. وجود چنین گروه‌های بسته‌ای ممکن است به ایجاد حس تعلق و حمایت میان اعضا کمک کند، اما در عین حال می‌تواند موجب جدایی و تبعیض نسبت به دیگران شود. در مدارس، مثلاً، «clique»ها ممکن است باعث ایجاد نفرت یا حس بی‌پناهی در دانش‌آموزان غیرعضو شوند و تاثیر منفی بر روابط اجتماعی بگذارند.

    در محیط‌های کاری، «clique»ها می‌توانند به شکل گروه‌های قدرت ظاهر شوند که تصمیم‌گیری‌ها و منابع را به نفع خود محدود می‌کنند و مانع همکاری گسترده‌تر و ایجاد فضای بازتر می‌شوند. این امر ممکن است منجر به کاهش بهره‌وری، اختلافات و مشکلات ارتباطی شود. شناخت و مدیریت «clique»ها برای حفظ سلامت روانی و اجتماعی محیط کار اهمیت بالایی دارد.

    «clique» نمادی از تمایل انسان‌ها به تشکیل گروه‌های کوچک و نزدیک است که هم می‌تواند جنبه‌های مثبت مانند حمایت و اتحاد داشته باشد و هم پیامدهای منفی مثل انحصارطلبی و جدایی. آشنایی با این واژه به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا بتوانند درک بهتری از ساختارهای اجتماعی و تعاملات گروهی داشته باشند و در موقعیت‌های مختلف، به ویژه در مکالمات روزمره یا متون اجتماعی و فرهنگی، از آن به درستی استفاده کنند.

    ارجاع به لغت clique

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «clique» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clique

    لغات نزدیک clique

    • - clipping
    • - clipping circuit
    • - clique
    • - cliquey
    • - cliquish
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.