شکل جمع:
organizationsسازمان، تشکیلات، ساختار، ساختمان
various government organizations
سازمانهای مختلف دولتی
plan organization
سازمان برنامه
a private organization
یک سازمان خصوصی
The human brain has a complex organization.
مغز انسان ساختمان پیچیدهای دارد.
سازماندهی، ساماندهی، سازمندی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The organization of the army took ten years.
سازماندهی ارتش ده سال طول کشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «organization» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/organization