فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Consortium

kənˈsɔːrt̬iəm kənˈsɔːtiəm

شکل جمع:

consortiums

توضیحات:

همچنین می‌توان از شکل جمع consortiums به‌ جای consortia استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله

noun countable

حقوق ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی، کنسرسیوم

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

A number of oil companies formed a consortium to explore and refine oil.

چند شرکت به منظور اکتشاف و پالایش نفت کنسرسیوم تشکیل دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد consortium

  1. noun an association of companies for some definite purpose
    Synonyms:
    pool syndicate

ارجاع به لغت consortium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consortium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consortium

لغات نزدیک consortium

پیشنهاد بهبود معانی