فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Conspectus

kənˈspektəs kənˈspektəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    نمودار، اجمال، زمینه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد conspectus

  1. noun summary
    Synonyms: abstract, digest, outline, overview, précis, resume, review, rundown, summation, synopsis

ارجاع به لغت conspectus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conspectus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conspectus

لغات نزدیک conspectus

پیشنهاد بهبود معانی