صفت تفضیلی:
more conspicuousصفت عالی:
most conspicuousانگشتنما، پدیدار، آشکار، توی چشم خور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a conspicuous billboard
تابلو آگهی نمایان (واضح و آشکار)
conspicuous bravery
شجاعت چشمگیر
conspicuous folly
حماقت فاحش
Every time he gives money to a beggar he tries to be conspicuous.
هر وقت پول به گدا میدهد سعی میکند دیگران بفهمند.
Women are conspicuous by their absence in politics.
حضور نداشتن زنها در سیاست چشمگیر است.
be conspicuous by one's absence
به وضوح غایب بودن، کاملاً چشمگیر بودن عدم حضور کسی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conspicuous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conspicuous