آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Visible

    ˈvɪzəbl ˈvɪzəbl

    شکل جمع:

    visibles

    صفت تفضیلی:

    more visible

    صفت عالی:

    most visible

    معنی visible | جمله با visible

    adjective B2

    آشکار، پیدا، پدیدار، مرئی، نمایان، قابل رؤیت، قابل مشاهده، در معرض دید، در دیدرس، عیان، هویدا، معلوم، مشهود، برجسته

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    He has no visible means of support.

    وسیله‌ی امرارمعاش آشکاری ندارد.

    The ship was barely visible on the horizon.

    به‌سختی می‌شد کشتی را در افق دید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The peak of Damavand is visible from Tehran.

    قله‌ی دماوند از تهران قابل مشاهده است.

    The street signs were visible even in the fog.

    علامت‌های خیابانی حتی در مه نیز نمایان بودند.

    He used to become visible only when there was nothing important to do.

    فقط هنگامی که کار مهمی برای انجام دادن وجود نداشت، آفتابی می‌شد.

    adjective

    انگشت‌نما، بارز، برجسته، جالب‌توجه، فاحش، آشکار، پدیدار، توی چشم، محسوس

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    She wore a bright, visible dress to the party.

    او برای مهمانی لباس روشن و جلب‌توجه‌کننده‌ای پوشیده بود.

    The Bakhtiaries' beautiful native costumes made them highly visible in Tehran.

    جامه‌های بومی زیبای بختیاری‌ها، آن‌ها را در تهران انگشت‌نما می‌کرد.

    adjective

    (فرد) شناخته‌شده، سرشناس، برجسته، مطرح، نام‌آشنا

    He became more visible after the TV interview.

    بعداز مصاحبه‌ی تلویزیونی، مطرح‌تر شد.

    She’s a visible figure in the tech industry.

    او چهره‌ای شناخته‌شده در صنعت فناوری است.

    adjective

    موجود، قابل بهره‌برداری، در دسترس، قابل دسترسی، قابل استفاده، قابل دستیابی

    The file is visible to all team members.

    پرونده برای تمام اعضای تیم قابل دسترسی است.

    Visible resources were limited, so the team had to rely on their creativity.

    منابع قابل استفاده، محدود بودند؛ بنابراین اعضای تیم باید به خلاقیت‌شان تکیه می‌کردند.

    adjective

    مرئی، قابل رؤیت، در محدوده‌ی دید انسان (واقع‌شده در ناحیه‌ای از طیف الکترومغناطیسی که برای چشم انسان قابل مشاهده است)

    a visible object

    شیء قابل‌ رؤیت

    the visible universe

    جهان مرئی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Visible light is only a small part of the electromagnetic spectrum.

    نور مرئی تنها بخش کوچکی از طیف الکترومغناطیسی است.

    noun countable

    (فرد یا شیء) قابل رؤیت، قابل مشاهده، پیدا، پدیدار، مرئی، نمایان، آشکار، هویدا، مشهود

    He became the visible of the group.

    او به فرد برجسته‌ی گروه تبدیل شد.

    The visible in the art piece draws attention immediately.

    چیزی نمایان در این اثر هنری، فوراً توجه را جلب می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد visible

    1. adjective apparent, seeable
      Synonyms:
      obvious clear evident plain noticeable seeable detectable perceptible observable distinguishable marked pronounced striking unmistakable conspicuous manifest open revealed unconcealed unhidden palpable patent in view in sight to be seen seen discoverable ocular viewable salient pointed signal bold inescapable out in the open under one’s nose big as life arresting macroscopic obtrusive
      Antonyms:
      hidden invisible concealed obscured unseeable

    لغات هم‌خانواده visible

    • noun
      visibility
    • adjective
      visible
    • adverb
      visibly

    سوال‌های رایج visible

    شکل جمع visible چی میشه؟

    شکل جمع visible در زبان انگلیسی visibles است.

    صفت تفضیلی visible چی میشه؟

    صفت تفضیلی visible در زبان انگلیسی more visible است.

    صفت عالی visible چی میشه؟

    صفت عالی visible در زبان انگلیسی most visible است.

    ارجاع به لغت visible

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «visible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visible

    لغات نزدیک visible

    • - vishnu
    • - visibility
    • - visible
    • - visibly
    • - visigoth
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.