نامریی، ناپدید، نامعلوم، مخفی، غیرقابل مشاهده، غیرقابل تشخیص، غیر محسوس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an invisible man
مرد نامرئی
The house is invisible from the road, being surrounded by trees.
چون اطراف خانه درخت قرار دارد، از جاده قابل رؤیت نیست.
invisible exports such as tourism and banking
صادرات غیرآشکار( پنهان) مانند جهانگردی و بانکداری
small and almost invisible dots
نقطههای ریز و تقریباً نامعلوم
the company's invisible assets
داراییهای اعلامنشدهی شرکت
1- خداوند 2- جهان باقی، دنیای دیگر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «invisible» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/invisible