فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Ethereal

    iˈθɪriəl ɪˈθɪriəl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more ethereal

    • صفت عالی:

      most ethereal

    توضیحات

    همچنین می‌توان از aethereal به‌ جای ethereal استفاده کرد.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    متعالی، آسمانی، ملکوتی، روحانی، اثیری، سماوی، ماورایی، غیردنیوی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - ethereal music
    - موسیقی ملکوتی
    - an ethereal messenger
    - پیام‌رسان غیردنیوی
    adjective
    ظریف، نازک، لطیف
    - Her voice had an ethereal quality.
    - صدای او خصوصیت لطیفی داشت.
    - The bride wore an ethereal gown that seemed to glow under the moonlight.
    - عروس لباس ظریفی پوشیده بود که به نظر می‌رسید زیر نور ماه می‌درخشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ethereal

    1. adjective delicate, heavenly
      Synonyms:
      light fine heavenly spiritual airy divine refined subtle exquisite unearthly celestial gaseous tenuous vaporous insubstantial intangible ghostly airy gossamer filmy fairy supernal empyreal vapory empyrean rarefied impalpable unsubstantial unworldly
      Antonyms:
      worldly earthly indelicate

    ارجاع به لغت ethereal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ethereal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ethereal

    لغات نزدیک ethereal

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه