با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Filmy

ˈfɪlmi ˈfɪlmi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
غبار‌گرفته، فیلم‌مانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد filmy

  1. adjective finespun, fragile
    Synonyms: chiffon, cobwebby, dainty, delicate, diaphanous, fine, fine-grained, flimsy, floaty, gauzy, gossamer, insubstantial, see-through, sheer, tiffany, transparent, wispy
    Antonyms: nontransparent, opaque, substantial
  2. adjective covered with mist; blurry
    Synonyms: bleary, blurred, cloudy, dim, hazy, membranous, milky, misty, opalescent, opaque, pearly
    Antonyms: clean, clear, see-through, translucent, transparent

ارجاع به لغت filmy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «filmy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/filmy

لغات نزدیک filmy

پیشنهاد بهبود معانی