صفت تفضیلی:
hazierصفت عالی:
haziestمهدار، مهآلود، (مجازاً) مبهم، نامعلوم، گیج
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a hazy view of the mountains
منظرهی مهآلود کوهها
hazy weather
هوای گرفته
His logic seemed somewhat hazy to me.
به نظر من منطق او تا اندازهای مبهم بود.
His childhood memories had become very hazy.
خاطرات کودکی برایش بسیار مبهم شده بود.
hazy thinking
اندیشهی درهم و برهم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hazy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hazy