آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fuzzy

ˈfʌzi ˈfʌzi

صفت تفضیلی:

fuzzier

صفت عالی:

fuzziest

معنی fuzzy | جمله با fuzzy

adjective

کرکی، ریش‌ریش، پرزدار، خواب‌دار، تیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

a fuzzy sound

صدای مبهم و گرفته

fuzzy thinking

تفکر مغشوش

نمونه‌جمله‌های بیشتر

fuzzy logic

منطق گنگ

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fuzzy

  1. adjective fluffy
    Synonyms:
    furry woolly downy hairy flossy linty napped frizzy Pilate velutinous down-covered
    Antonyms:
  1. adjective out of focus
    Antonyms:

سوال‌های رایج fuzzy

صفت تفضیلی fuzzy چی میشه؟

صفت تفضیلی fuzzy در زبان انگلیسی fuzzier است.

صفت عالی fuzzy چی میشه؟

صفت عالی fuzzy در زبان انگلیسی fuzziest است.

ارجاع به لغت fuzzy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fuzzy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fuzzy

لغات نزدیک fuzzy

پیشنهاد بهبود معانی