فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Muffled

ˈmʌfld ˈmʌfld

سوم‌شخص مفرد:

muffles

وجه وصفی حال:

muffling

معنی

پیچیده، کرشده، دستکش‌پوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد muffled

  1. adjective quietened
    Synonyms:
    muted subdued silenced stifled suppressed dull faint flat deadened mute dim indistinct obscure strangled
    Antonyms:
    clear unblocked

ارجاع به لغت muffled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «muffled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/muffled

لغات نزدیک muffled

پیشنهاد بهبود معانی