صفت تفضیلی:
mistierصفت عالی:
mistiestمهدار، مبهم، مهآلود
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In the morning the air was misty.
در بامداد هوا مهآلود بود.
My memory of my early childhood has become misty.
خاطرات دوران آغازین کودکی برایم مبهم شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «misty» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/misty