زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Dewy

ˈduːi ˈdjuːi

معنی dewy | جمله با dewy

adjective

شبنم‌دار، ژاله‌دار، تر، ترکرده، مرطوب، تازه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a dewy lawn

چمن پوشیده از شبنم

her dewy tears

اشک‌های شبنم‌سان او

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the dewy coolness of the evening

خنکی روح‌نواز شب

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dewy

  1. adjective wet with dew
    Synonyms:
    moist watery glistening bedewed aqueous

ارجاع به لغت dewy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dewy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dewy

لغات نزدیک dewy

پیشنهاد بهبود معانی