شبنمدار، ژالهدار، تر، ترکرده، مرطوب، تازه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a dewy lawn
چمن پوشیده از شبنم
her dewy tears
اشکهای شبنمسان او
the dewy coolness of the evening
خنکی روحنواز شب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dewy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dewy