Dewy-eyed

    ˈduːiˈaɪd ˈdjuːɪaɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    adjective
    خوش‌باور، خوش بین، پاکدل، خوش‌نیت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    adjective
    معصوم و پاک چون کودک، بی‌گناه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dewy-eyed

    1. adjective innocent
      Synonyms:
      pure naive inexperienced uncorrupted undefiled sinless unworldly green wide-eyed dovelike

    ارجاع به لغت dewy-eyed

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dewy-eyed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dewy-eyed

    لغات نزدیک dewy-eyed

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه