شیمی رقیق، آبی، آبدار، آبکی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
The reaction required an aqueous solution to proceed.
واکنش برای ادامه به محلول آبی نیاز داشت.
The substance in question was found to be aqueous in nature.
مشخص شد که مادهی مورد بحث ماهیتی آبدار دارد.
پزشکی مربوط به زلالیه، زلالیهای
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The patient complained of blurred vision due to an aqueous imbalance in their eyes.
بیمار از تاری دید بهدلیل ناهماهنگی زلالیه در چشمان خود شکایت داشت.
The ophthalmologist examined the aqueous patient for any abnormalities.
چشمپزشک بیماری مربوط به زلالیه را از نظر هرگونه ناهنجاری معاینه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aqueous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aqueous