امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aquiculture

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زراعت با آب، زراعت (غیردیمی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aquiculture

  1. noun A technique of growing plants (without soil) in water containing dissolved nutrients
    Synonyms:
    hydroponics algology bryology mycology paleobotany phycology phytobiology tank farming phytochemistry phytoecology phytogeography phytonomy phytotaxonomy phytotomy thalassography

ارجاع به لغت aquiculture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aquiculture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aquiculture

لغات نزدیک aquiculture

پیشنهاد بهبود معانی