صفت تفضیلی:
vaguerصفت عالی:
vaguestمبهم، غیرمعلوم، نامشخص، گنگ، سربسته، سرگم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a vague pain
درد نامشخص
a vague desire for change
یک آرزوی نامشخص برای تغییر
a vague sentence
یک جملهی گنگ
a vague answer
پاسخ مبهم
I haven't the vaguest idea who she is
اصلاً نمیدانم او کیست
the vague memories of childhood
خاطرات مبهم کودکی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vague» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vague