فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Vagrant

ˈveɪɡrənt ˈveɪɡrənt

شکل جمع:

vagrants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

آدم آواره و ولگرد، دربه‌در، اوباش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

two vagrant brothers

دو برادر ولگرد

Gypsies led a vagrant life.

کولی‌ها زندگی دائماً در حرکتی داشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vagrant

  1. noun person with no permanent home and often with no means of support
    Synonyms:
    homeless person wanderer drifter transient itinerant rolling stone floater street person

ارجاع به لغت vagrant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vagrant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vagrant

لغات نزدیک vagrant

پیشنهاد بهبود معانی