Drifter

ˈdrɪftɚ British: ˈdrɪftə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    drifters

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    آدم ولگرد، بی‌هدف، آدم سرگردان
    • - Maybe it was a drifter, a bushy-haired man.
    • - شاید یک مرد ولگرد با موهای نامرتب بود
    • - When he lost his job, he became a drifter.
    • - بعد از این‌ که شغلش رو از دست داد، آدم ولگردی شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد drifter

  1. noun wanderer
    Synonyms: derelict, hobo, itinerant, nomad, rolling stone, tramp, transient, vagabond, vagrant

ارجاع به لغت drifter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drifter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drifter

لغات نزدیک drifter

پیشنهاد بهبود معانی