آخرین به‌روزرسانی:

خر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

الاغ

فونتیک فارسی

khar
اسم

جانورشناسی donkey, ass

عرعر خر

the heehaw of a donkey

خر بخندید و شد از قهقهه چست

the donkey chortled and became lively with laughter

آدم ساده‌لوح، احمق، ابله

فونتیک فارسی

khar
اسم صفت

stupid, stupid person, foolish, an ass, dumb, goose, twit, silly

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

خر نباش، خر نشو!

Don't be an ass!

او آن‌قدر زودباور است که حتی بچه هم می‌تواند او را خر کند.

He is so gullible that even a child can gull him.

عامیانه balmy

عامیانه dim, woodenhead

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خر

  1. مترادف:
    صفت
  1. مترادف:
    الاغ حمار درازگوش
  1. مترادف:
    احمق نادان کودن
  1. مترادف:
    بزرگ درشت زمخت(پیشوندواره)
  1. مترادف:
    حلقوم گلو خرخره
  1. مترادف:
    گردن
  1. مترادف:
    یخه یقه

سوال‌های رایج خر

خر به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «خر» در زبان انگلیسی به donkey ترجمه می‌شود.

خر یا الاغ، حیوانی اهلی از خانواده‌ی اسب‌سانان است که هزاران سال در کنار انسان زندگی کرده و در انجام کارهای روزمره، به‌ویژه حمل بار و جابجایی در مسیرهای سخت و کوهستانی، نقش مهمی ایفا کرده است. این حیوان با جثه‌ای نسبتاً کوچک‌تر از اسب، گوش‌هایی بلند، صدایی خاص و مقاومتی بالا در برابر شرایط سخت آب‌وهوایی شناخته می‌شود. برخلاف تصور عام، خر حیوانی بسیار باهوش، محتاط و صبور است، هرچند در فرهنگ عامه گاه به‌ نادرستی نماد حماقت یا کندذهنی دانسته شده است.

در مناطق روستایی و عشایری ایران و بسیاری دیگر از کشورها، خر هنوز هم به‌عنوان وسیله‌ای کارآمد در امور کشاورزی، حمل هیزم یا بارهای سنگین استفاده می‌شود. ویژگی‌های فیزیکی خاص این حیوان از جمله پاهای قوی، سُم‌های محکم و توانایی حرکت در زمین‌های ناهموار، باعث شده که خر برای مسیرهایی که وسایل نقلیه موتوری نمی‌توانند از آن عبور کنند، بسیار مناسب باشد. از طرف دیگر، خر به مراقبت زیادی نیاز ندارد، غذای ساده‌ای می‌خورد و نسبت به بیماری‌ها مقاوم است، که این ویژگی‌ها او را برای زندگی در شرایط سخت ایده‌آل کرده‌اند.

در ادبیات و فرهنگ عامه‌ی ایرانی، خر حضور پررنگی دارد. از حکایات طنز و ضرب‌المثل‌ها گرفته تا قصه‌های اخلاقی، بارها از خر برای بیان مفاهیم عمیق، کنایه‌آمیز یا انتقادی استفاده شده است. مثلاً در برخی داستان‌های طنز عبید زاکانی یا لطیفه‌های عامیانه، خر گاهی نقش شخصیتی ساده‌دل و مظلوم را بازی می‌کند که بازتابی از واقعیت‌های اجتماعی زمان خود است. همچنین در عرفان و ادب کلاسیک، خر نمادی از نفس سرکش یا بار جسمانی انسان دانسته شده که باید رام و هدایت شود.

با وجود تمام کاربردها و جایگاه‌های فرهنگی، خر در بسیاری از زبان‌ها و فرهنگ‌ها به‌صورت نادرستی با مفاهیم منفی همراه شده است. این در حالی است که بررسی رفتارشناسی حیوانات نشان می‌دهد خر برخلاف اسب، در مواجهه با خطر تصمیم‌گیرنده‌تر و محتاط‌تر است و همین باعث شده برخی رفتارهایش به اشتباه نشانه‌ی لجاجت یا حماقت تعبیر شود. اما واقعیت این است که خر حیوانی وفادار، زحمت‌کش، و باهوش است که نقشی مهم در تاریخ تمدن انسان ایفا کرده است.

ارجاع به لغت خر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خر

لغات نزدیک خر

پیشنهاد بهبود معانی