کالبدشناسی trachea, gizzard
انسداد خرخره میتواند باعث اشکال در تنفس شود.
A blockage in the trachea can lead to difficulty breathing.
خرخره از مژک پوشیده شده است.
The trachea is lined with cilia.
کالبدشناسی larynx, throat, voice box
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خرخرهی او را گرفتم.
I caught him by the throat.
دکتر خرخرهی او را معاینه کرد تا علت گرفتگی صدا را تشخیص دهد.
The doctor examined her larynx to determine the cause of her hoarseness.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خرخره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خرخره