مطابقت، تطابق، همخوانی، پیروی، رعایت، انطباق، همسویی، تبعیت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The new software was developed in full conformance with government regulations.
نرمافزار جدید با رعایت کامل مقررات دولتی توسعه داده شده است.
The factory ensures conformance to international safety standards.
کارخانه، انطباق با استانداردهای ایمنی بینالمللی را تضمین میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conformance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conformance