آخرین به‌روزرسانی:

Conformance

kənˈfɔːrməns kənˈfɔːməns

معنی

noun

( conformity =) پیروی، متابعت، هم‌نوایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conformance

  1. noun the act or state of agreeing or conforming
    Synonyms:
    agreement accordance harmony conformity correspondence keeping congruence congruity harmonization chime conformation

ارجاع به لغت conformance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conformance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conformance

لغات نزدیک conformance

پیشنهاد بهبود معانی