Harmonization
ˌhɑːrmənəˈzeɪʃn̩
ˌhɑːmənaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
مترادف و متضاد harmonization
-
noun Singing in harmonySynonyms:harmonisation
-
noun The act or state of agreeing or conformingSynonyms:accordance agreement chime conformance conformation conformity congruence congruity correspondence harmony keeping
ارجاع به لغت harmonization
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «harmonization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/harmonization
لغات نزدیک harmonization
- - harmonistic
- - harmonium
- - harmonization
- - harmonize
- - harmony