با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Correspondence

ˌkɔːrəˈspɑːn- / / ˌkɑː- ˌkɒrəˈspɒndəns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    correspondences

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1
( correspondency =) ارتباط، مطابقت، تشابه، مراسلات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun uncountable
تناظر، مکاتبه، مکاتبات
- In Spanish, there is a relatively close correspondence between the sound and the spelling of words.
- در اسپانیایی بین صدای واژه‌ها و املای آن‌ها هم‌خوانی نسبتاً نزدیکی وجود دارد.
- There is no correspondence between these two account books.
- این دو دفتر حساب با هم نمی‌خوانند (هم‌خوانی ندارند).
- Their correspondence lasted for many years.
- مکاتبه‌ی آن‌ها سال‌ها ادامه داشت.
- Among the correspondence received by him were two postcards and one bill.
- در میان نامه‌های دریافتی او دو کارت پستال و یک صورت‌حساب هم بود.
- His correspondence was printed in three volumes.
- مکاتبات او در سه جلد به چاپ رسید.
- correspondence between two sets
- هم‌نگری (یا تناظر) بین دو مجموعه
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد correspondence

  1. noun agreement
    Synonyms: accord, analogy, coherence, coincidence, comparability, comparison, concurrence, conformity, congruity, consistency, correlation, equivalence, fitness, harmony, likeness, match, regularity, relation, resemblance, similarity, symmetry
    Antonyms: difference, disagreement
  2. noun communication by writing
    Synonyms: exchange of letters, letters, mail, messages, post, reports, writing

ارجاع به لغت correspondence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «correspondence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/correspondence

لغات نزدیک correspondence

پیشنهاد بهبود معانی