فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Analogy

əˈnælədʒi əˈnælədʒi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    analogies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun C2
    قیاس، مقایسه، سنجش، شباهت، مانندگی، همانند‌انگاری
    • - to draw an analogy between two different things
    • - بین دو چیز مختلف، وجه تشابه یافتن
    • - by analogy
    • - از راه قیاس
    • - on the analogy of
    • - در مقایسه با، در سنجش با، به قیاس
  • noun
    (منطق) تمثیل، قیاسِ تمثیلی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد analogy

  1. noun agreement, similarity
    Synonyms: affinity, alikeness, comparison, correlation, correspondence, equivalence, homology, likeness, metaphor, parallel, relation, relationship, resemblance, semblance, simile, similitude
    Antonyms: disagreement, dissimilarity, unlikeness

لغات هم‌خانواده analogy

ارجاع به لغت analogy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «analogy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/analogy

لغات نزدیک analogy

پیشنهاد بهبود معانی